معرفی وبلاگ
ما باید این توجه را هیچوقت از خود بیرون نکنیم، از مغز خود بیرون نکنیم که ما بندگان خدا هستیم و در راه او و در سبیل او حرکت می کنیم و پیشروی می کنیم. اگر شهادت نصیب شد، سعادت است و اگر پیروزی نصیب شد سعادت است. حضرت امام خمینی (ره)
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 378283
تعداد نوشته ها : 139
تعداد نظرات : 14
Rss
طراح قالب
GraphistThem244

 
سلامت‏روندی، فکریه - ارومیه‏
کیست آنکه عاشقانه پر گشود
در کران این فضای پر ز دود
او که با نگاه پر ز مهر خویش‏
تیرگی ز قلب آسمان زدود
کیست آنکه تشنه را شراب داد
زندگی ساده را جواب داد
کیست آنکه روز و شب هزار بار
بر نهال تشنه‏ی دل آب داد
او که می‏تپد دلم برای او
او که مانده‏ام در ابتدای او
گام‏های کال ما نمی‏رسد
لحظه‏ای به گرد و خاک پای او
اوست مهربان چراغ این زمان‏
اوست مهر روشنی در آسمان‏
صد فرشته عاشقانه داد زد
اوست شمع پاک و نور جاودان‏
منبع: کتاب زخم سیب

سه شنبه 1389/6/30

 

سبزى و باهجوم خزان گم نمیشوی

نورى که در عبور زمان گم نمیشوی

پنداشتند مرگ تو پایان نام توست‏

اما بدان ز باورمان گم نمیشوی

مثل عبور ثانیه‏ها، مثل زندگی

یک لحظه از وراى جهان گم نمیشوی

با آنکه زخم خورده‏ى شام شقاوتی

اى صبح! اى سپیده، زجان گم نمیشوی

نام تو وسعتیست پر از آبروى عشق‏

باور کن اى همیشه عیان! گم نمیشوی

در قلب آنکه عاشق نام بلند توست‏

اى آبروى هر دو جهان گم نمیشوی

سه شنبه 1389/6/30

سلیمانی، پیمان - کرمانشاه‏
به چشم‏هایی که هنوز منتظرند
آورده است پیکرت را باد
و نامه‏های آخرت را باد
و پخش کرده در دل خانه‏
بوی غریب سنگرت را باد
تونیستی و هدیه خواهد داد
رزهای بین دفترت را باد
تو نیستی و پاک خواهد کرد
چشم‏های خیس دخترت را باد
تو نیستی، و باز می‏پیچد
چادر نماز مادرت را باد
نه! نه! تو نیستی، نمی‏دانی‏
پر کرده است سنگرت را باد
منبع: کتاب زخم سیب

سه شنبه 1389/6/30

 
سلامت روندی، فکریه - ارومیه‏
وقتی تو نیستی همه‏مان گریه می‏کنیم
مانند چشمه‏های روان گریه می‏کنیم
بانو کدام فاجعه پشت تو را شکست‏
کاین گونه ما بدون امان گریه می‏کنیم
نفرین به خاک باد، نشان تو را ربود
بعد از تو ما بدون نشان گریه می‏کنیم‏
در جستجوی قبر تو عمری است دربه‏در
همراه ابرهای جهان گریه می‏کنیم‏
بانو! چگونه شرح دهم غربت تو را
چون شرح غربتت نتوان گریه می‏کنیم
چشمان خویش باز کن ای خاک سرد درد
ما را ببین چگونه چسان گریه می‏کنیم
منبع: کتاب زخم سیب

سه شنبه 1389/6/30

سپیدنامه، بهروز - ایلام‏
ساقیا در ساغرم آتش بریز
هیمه‏ای در شعله‏ی سرکش بریز
باده‏ای از خمره‏های آتشین‏
خرمن دلدادگی را خوشه چین‏
باده‏ای مرد افکن و هنگامه خیز
در دلم تاانتهای جور ریز
جرعه‏ای زآن رطل‏های سرخ و تلخ‏
شعله‏ای از اشتیاق شیخ بلخ‏
حالتی از حالت رندان رحیق‏
گردی از دامان مردان طریق‏
باده‏ای از چشم بیماران دوست‏
زآنکه می‏گفتی ز عیاران نکوست  
ساقیا از حلقه و تکرارها
شانه‏ها و مستی دیوارها
اشتیاق دکه‏ی دیوانگی‏
محتسب‏ها و شراب خانگی‏
جرعه‏نوشان رحیق آفتاب‏
شعله‏پوشان طریق التهاب‏
نعره و پیمانه‏های واژگون‏
گرمی چشمان و هذیان جنون‏
از سماع گرم دستان و سبو
با من خلوت‏نشین مست گو
از قلندرهای بی‏نام و نشان‏
مانده‏ام درمانده از توصیفشان‏
شعله می‏زد نینوا از نایشان‏
کربلا در کوله پشتی‏هایشان‏
باز می‏شد با مفاتیح‏الجنان‏
چشمشان تا بیکران آسمان‏
دشت بود و التهابی آتشین‏
جا نمازی پاره در میدان مین
عالمی مبهوت ماند از کارشان
وز صدای سرخ آتشبارشان
منبع: کتاب زخم سیب

سه شنبه 1389/6/30

 
سالک‏نیا، فرزاد -تهران
چه روبه‏روی سیاهی دارد این پنجره‏
پشت هراس آوارهای مکرر
مشق‏های ننوشته در باد
میزهای شکسته
تخته‏ای سیاه
بی‏قرار نوشتن از سرباز
و زمینی‏
آبستن پرواز
چه طلوع سرخی دارد این آسمان‏
با کبوترانی که از شرجی آوازی دور بر می‏گردند
نگاهشان پر از پرنده و پرواز است‏
حتما به یاد می‏آورند  
که از همین آسمان پر ستاره‏
باران پر می‏بارید
و پرواز چه ساده بر زمین نشست‏
چه روبه‏روی سپیدی دارد این آینه
این خاطرات دور.
منبع: کتاب زخم سیب

سه شنبه 1389/6/30
X