معرفی وبلاگ
ما باید این توجه را هیچوقت از خود بیرون نکنیم، از مغز خود بیرون نکنیم که ما بندگان خدا هستیم و در راه او و در سبیل او حرکت می کنیم و پیشروی می کنیم. اگر شهادت نصیب شد، سعادت است و اگر پیروزی نصیب شد سعادت است. حضرت امام خمینی (ره)
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 375439
تعداد نوشته ها : 139
تعداد نظرات : 14
Rss
طراح قالب
GraphistThem244

 شکستارتش عراق در خاک ایران به بارزترین وجه ممکن متجلی گشت و این سؤال برای همگان مطرح شد که آیا ارتش شکست خورده‏ی عراق در خاک خود نیز شاهد شکست نهایی خود (و یا شکست نهایی با سقوط روانی مردم و ارتش عراق) خواهد بود یا خیر؟ پس از شکست خرمشهر، رسانه‏ های خبری جهان از «احتمال تغییر رژیم بغداد»سخن گفتند و اعلام کردند «به نظر می‏رسد صدام احتمالا از قدرت کناره‏گیری کند، صدام پس از شکستهای پیاپی عراق، دیگر مانند گذشته از جبهه‏ ها دیدن نمی‏کند و در تلویزیون ظاهر نمی‏شود، و حتی تصمیم گرفته است شخصا موضع جدیدعراق را اعلام کند و مسئولیت شکست در جنگ را برعهده بگیرد»  ، اما به دلیلاینکه شکست عراق، شکست اهداف غرب و شرق در متوقف کردن امواج انقلاب اسلامیبه شمار می‏آمد، غرب و شرق به شکلی یکپارچه به حمایت از عراق برخاستند و امریکا و اسرائیل در ترفندی دقیق و حساب شده تلاش کردند با تهاجم اسرائیل به جنوب لبنان، به تجزیه‏ ی نیروهای ایرانی بپردازند تا در فرصتی که به دست می‏آمد، با حمایتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی عراق و فرسایش اقتصادی، نظامی و روانی هر چه بیشتر ایران، رژیم عراق را در برابر جمهوری اسلامی حفظ کنند.

پیش از ورود ایران به خاک عراق، آسوشیتدپرس از نیکوزیا درباره‏ی تفسیر سیاسی خبرگزاری جمهوری اسلامی در خصوص زمینه‏های حمله‏ی اسرائیل به جنوب لبنان  می‏گوید: «پیشنهاد صلح عراق درست یک هفته بعد از ملاقات کمال حسن علی، وزیر امور خارجه مصر با مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل، داه شده است.

مصر و اسرائیل، توافق کردند تا سیاستی را تنظیم کنندکه بر اساس آن به حمایت از رژیم عراق برخاسته و از توسعه‏ی روزافزون انقلاب اسلامی جلوگیری کنند»  . پس از آنکه اسرائیل با هماهنگی کامل امریکاو با هدف فریب یا تجزیه‏ی نیروهای ایران به جنوب لبنان حمله کرد و مناطقی از لبنان را به اشغال خویش درآورد، رژیم عراق در یک حرکت تبلیغاتی حساب شدهاعلام داشت: «عراق در پاسخ به درخواست کمیته‏ ی صلح اسلامی برای پایان دادنبه مخاصمات، به منظور رویارویی با تجاوزات دشمن صهیونیستی (اسرائیل)، به دنبال تصمیم اجلاس مشترک شورای انقلاب و شورای فرماندهی ملی حزب حاکم بعث، آمادگی خود را برای ایجاد یک آتش‏بس فوری در جبهه‏ی جنگ اعلام می‏دارد»  . عراق در این ترفند، ضمن اعلام پیشنهاد صلح به ایران گفت: «آماده است نیروهایش را طی دو هفته از ایران فراخواند و آنها را به جبهه‏ی جنگ با اسرائیل بفرستد».

در تاریخ 8 / 4 / 61، عراق در حالی که «تنها از نقاطی که آسیب‏پذیری بیشتری داشت عقب‏نشینی کرده بود»   ، در بیانیه‏ای که از سوی فرماندهی این کشور منتشر کرد به دروغ اعلام داشت که «نیروهای مسلح عراق خاکایران را به طور کامل ترک کرده و در مرز بین دو کشور مستقر شده‏اند»  . بعلاوه عراق اعلام کرد «در صورتی که با خروج عراق از خاک ایران، تهدیدی از جانب  این کشور متوجه عراق باشد، با واکنش شدید عراق مواجه خواهد شد» .

عقب‏نشینی عراق از خاک ایران که از سوی رسانه‏ های خبری جهان «عقب‏نشینی بدون آبروریزی»   «یک ارتش شکست خورده» و «تلاش برای دستیابی به یک صلح آبرومندانه»  تلقی شده بود، از سوی رژیم عراق اینگونه تبیین می‏شد: «عراق تلاشهای خود را با هیأتهای وساطت تا خاتمه‏ی شرافتمندانه جنگ که از آغاز طالب آن بود، دنبال خواهد کرد، این تصمیم مسئولانه در درجه‏ی نخست مبتنی برتضمینهای ذیل است، 1. خنثی کردن بخش اعظم بهانه‏هایی که رژیم مرموز تهران برای ادامه‏ی جنگ طرح می‏کند؛ 2. این پیشنهاد رژیم تهران را در برابر آزمایش حساسی قرار داده، مقاصد حقیقی او را در برابر افکار عمومی جهان برملا خواهد ساخت.

در این موقعیت حساس که دشمن صهیونیستی لبنان را اشغال کرده و مقاومت فلسطین را در معرض نابودی قرار داده است، بر ماست که هوشیارانه آماده‏ی مقابله با هر گونه احتمالاتی باشیم و از آنجا که ما در تجربه‏ی عملی خود رابطه‏ای مستحکم میان پافشاری ایران بر ادامه‏ی جنگ و تجاوز صهیونیسم غاصب علیه لبنان و مقاومت فلسطینی‏ها کشف کرده‏ایم، بر ماستکه این توطئه را فاش کنیم و تمام بهانه‏ها را از دست ایرانیها بگیریم. همانطور که آشکار است، در طول جنگ، برخی از حکام عرب جانب ایران را گرفته وبرخی دیگر از برادران عرب به کمک عراق شتافته ‏اند و قسمتی دیگر در عرضه‏ی کمک مردد بودند. این تصمیم مسئولانه‏ی ما بهانه را از آن دسته‏ای که به بهانه‏ی اشغال زمینهای ایران توسط عراق، جانب ایران را گرفته‏اند، خواهد گرفت و کشورهای عربی را در برابر مسئولیتهایشان قرار خواهد داد.

احساس مسئولیت ما در برابر جنبش عدم تعهد و میزبانی هفتمین اجلاس جنبش عدم تعهد در سپتامبر آینده، ایجاب می‏کند که هر گونه بهانه‏ای را به منظور توطئه علیه نهضت  عدم تعهد و تضعیف نقش عراق در این جنبش خنثی سازیم. ما معتقدیم که این تصمیم سهم بسزایی در گسترش همکاری سازنده‏ی با نیروهای خیرخواه ملت ایران که با جنگ تجاوزکارانه‏ی (امام) خمینی علیه عراق مخالفت کرده‏اند، خواهد داشت. کما اینکه راه را برای نیروهای خیرخواه طالب صلح و کشورهای دوست، جهت جانبداری از عراق علیه منبع تجاوز و توسعه‏طلبی هموارتر خواهد ساخت» . تبلیغات عراق پس از رد پیشنهاد آتش‏بس این رژیم از سوی ایران، اعلام کرد: «از مخالفت ایران با اقدامات مثبت عراق، تنها قدرتهای بزرگ سود می‏برند» . همچنین رادیو بغداد گفت: «حکام تهران از روی جهل و کوته‏بینی تصور کرده‏اند تصمیم و اقدام عراق در پایان دادن به جنگ نقطه ضعف عراق است،در حالی که این حکام بعد انسانی و فرهنگی این اقدامات را به فراموشی سپرده‏اند»  . همزمان با مطرح شدن نقشه امریکا و اسرائیل در تهاجم رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، شورای امنیت سازمان ملل متحد که یک سال و نیم جنایات و تجاوزات عراق را نادیده گرفته بود، وقتی احتمال ورود ایران به خاکعراق را بالا دید، برای حمایت سیاسی - روانی از صدام به تلاش افتاد و در تاریخ 22 / 4 / 61، قطعنامه‏ای را به تصویب رساند و طی آن خواستار برقراری آتش‏بس بین ایران و عراق، همراه با پایان یافتن تمام فعالیتهای نظامی طرفینشد. در این قطعنامه همچنین از طرفین خواسته شده بود نیروهای خود را تا مرزهای شناخته شده‏ی بین‏ المللی عقب بکشند تا بلافاصله نیروهای ناظر سازمانملل متحد جهت کنترل آتش‏بس به این منطقه اعزام شوند. شورای امنیت دوباره در طول عملیات رمضان هم چند بار دیگر تشکیل جلسه داد و از ایران و عراق خواست تا به جنگ خاتمه دهند.

از سوی دیگر، امریکا، که با حذف نام عراق از مجموعه‏ی کشورهای حامی‏ تروریسم، آمادگی خود جهت از سرگیری روابط سیاسی با عراق را اعلام کرده بود، برای نمایش قدرت، از رژیمهای مرتجع منطقه خلیج فارس می‏خواهد «تا اجازه‏ی مانور نظامی امریکا در خلیج فارس را بدهند که این تقاضا مورد قبول کشورهای عرب منطقه قرار نمی‏گیرد»  هم عرض با تلاشهای شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت حفظ موقعیت سیاسی - روانی صدام و پیام امریکا به کشورهای منطقه مبنی بر عدم تمایل امریکا در شکست خوردن عراق در جنگ و تلاش این کشور در نمایش قدرت در خلیج فارس، سایر کشورهای غربی نیز ضمن موضع گیریهای خود، آشکارا به حمایت صدام برمی‏خیزند. رادیو فرانسه با شروع عملیات رمضان اعلام کرد: «سقوط صدام سبب سقوط شیخ نشینهای خلیج فارس خواهد شد» و وزیر خارجه‏ی فرانسه در ملاقاتی که با وزیر خارجه عراق داشت «ضمن تاکید بر اهمیت عراق برای ثبات منطقه، حمایت دولت فرانسه را از عراق اعلام کرد»  کلودشسون در مصاحبه با روزنامه‏ی کویتی الانباء، با اظهار مجددحمایت فرانسه از عراق، اعلام کرد «برقراری موازنه در منطقه نیازمند یک عراق مستقل است».

پس از حمله‏ی اسرائیل به جنوب لبنان و پس از موضع‏ گیریهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، امریکا، فرانسه و... در جهت حمایت سیاسی - روانی از صدام «رهبران کشورهای عرب خلیج فارس که برای پایان دادن به جنگ خواستار کناره‏گیری صدام شده بودند، متقاعد شدند که از دست دادن یک رهبر پرانرژی عرب، به صلاح آنها نیست.»  ؛ از این رو، کشورهایی مانند عربستان، اردن و... به تکاپو افتادند و در تبلیغات خود از ایران به عنوان «رژیمی متجاوز که قصد دارد توجه جهانیان را از حمله به اسرائیل به لبنان منحرف سازد» یاد کردند. رسانه‏ های خبری عراق و غرب در تلاش دیگری سعیمی‏کنند با تبلیغ «انگیزه‏دار

منبع: کتاب نگاهی به هشت سال جنگ تبلیغاتی

 شکست ارتش عراق در خاک ایران به بارزترین وجه ممکن متجلی گشت و این سؤال برای همگان مطرح شد که آیا ارتش شکست خورده‏ی عراق در خاک خود نیز شاهد شکست نهایی خود (و یا شکست نهایی با سقوط روانی مردم و ارتش عراق) خواهد بود یا خیر؟ پس از شکست خرمشهر، رسانه‏های خبری جهان از «احتمال تغییر رژیم بغداد» سخن گفتند و اعلام کردند «به نظر می‏رسد صدام احتمالا از قدرت کناره‏گیری کند، صدام پس از شکستهای پیاپی عراق، دیگر مانند گذشته از جبهه‏ها دیدن نمی‏کند و در تلویزیون ظاهر نمی‏شود، و حتی تصمیم گرفته است شخصا موضع جدید عراق را اعلام کند و مسئولیت شکست در جنگ را برعهده بگیرد»  ، اما به دلیل اینکه شکست عراق، شکست اهداف غرب و شرق در متوقف کردن امواج انقلاب اسلامی به شمار می‏آمد، غرب و شرق به شکلی یکپارچه به حمایت از عراق برخاستند و امریکا و اسرائیل در ترفندی دقیق و حساب شده تلاش کردند با تهاجم اسرائیل به جنوب لبنان، به تجزیه‏ی نیروهای ایرانی بپردازند تا در فرصتی که به دست می‏آمد، با حمایتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی عراق و فرسایش اقتصادی، نظامی و روانی هر چه بیشتر ایران، رژیم عراق را در برابر جمهوری اسلامی حفظ کنند. پیش از ورود ایران به خاک عراق، آسوشیتدپرس از نیکوزیا درباره‏ی تفسیر سیاسی خبرگزاری جمهوری اسلامی در خصوص زمینه‏های حمله‏ی اسرائیل به جنوب لبنان  می‏گوید: «پیشنهاد صلح عراق درست یک هفته بعد از ملاقات کمال حسن علی، وزیر امور خارجه مصر با مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل، داه شده است. مصر و اسرائیل، توافق کردند تا سیاستی را تنظیم کنند که بر اساس آن به حمایت از رژیم عراق برخاسته و از توسعه‏ی روزافزون انقلاب اسلامی جلوگیری کنند»  . پس از آنکه اسرائیل با هماهنگی کامل امریکا و با هدف فریب یا تجزیه‏ی نیروهای ایران به جنوب لبنان حمله کرد و مناطقی از لبنان را به اشغال خویش درآورد، رژیم عراق در یک حرکت تبلیغاتی حساب شده اعلام داشت: «عراق در پاسخ به درخواست کمیته‏ی صلح اسلامی برای پایان دادن به مخاصمات، به منظور رویارویی با تجاوزات دشمن صهیونیستی (اسرائیل)، به دنبال تصمیم اجلاس مشترک شورای انقلاب و شورای فرماندهی ملی حزب حاکم بعث، آمادگی خود را برای ایجاد یک آتش‏بس فوری در جبهه‏ی جنگ اعلام می‏دارد»  . عراق در این ترفند، ضمن اعلام پیشنهاد صلح به ایران گفت: «آماده است نیروهایش را طی دو هفته از ایران فراخواند و آنها را به جبهه‏ی جنگ با اسرائیل بفرستد». در تاریخ 8 / 4 / 61، عراق در حالی که «تنها از نقاطی که آسیب‏پذیری بیشتری داشت عقب‏نشینی کرده بود»   ، در بیانیه‏ای که از سوی فرماندهی این کشور منتشر کرد به دروغ اعلام داشت که «نیروهای مسلح عراق خاک ایران را به طور کامل ترک کرده و در مرز بین دو کشور مستقر شده‏اند»  . بعلاوه عراق اعلام کرد «در صورتی که با خروج عراق از خاک ایران، تهدیدی از جانب  این کشور متوجه عراق باشد، با واکنش شدید عراق مواجه خواهد شد» . عقب‏نشینی عراق از خاک ایران که از سوی رسانه‏های خبری جهان «عقب‏نشینی بدون آبروریزی»   «یک ارتش شکست خورده» و «تلاش برای دستیابی به یک صلح آبرومندانه»  تلقی شده بود، از سوی رژیم عراق اینگونه تبیین می‏شد: «عراق تلاشهای خود را با هیأتهای وساطت تا خاتمه‏ی شرافتمندانه جنگ که از آغاز طالب آن بود، دنبال خواهد کرد، این تصمیم مسئولانه در درجه‏ی نخست مبتنی بر تضمینهای ذیل است، 1. خنثی کردن بخش اعظم بهانه‏هایی که رژیم مرموز تهران برای ادامه‏ی جنگ طرح می‏کند؛ 2. این پیشنهاد رژیم تهران را در برابر آزمایش حساسی قرار داده، مقاصد حقیقی او را در برابر افکار عمومی جهان برملا خواهد ساخت. در این موقعیت حساس که دشمن صهیونیستی لبنان را اشغال کرده و مقاومت فلسطین را در معرض نابودی قرار داده است، بر ماست که هوشیارانه آماده‏ی مقابله با هر گونه احتمالاتی باشیم و از آنجا که ما در تجربه‏ی عملی خود رابطه‏ای مستحکم میان پافشاری ایران بر ادامه‏ی جنگ و تجاوز صهیونیسم غاصب علیه لبنان و مقاومت فلسطینی‏ها کشف کرده‏ایم، بر ماست که این توطئه را فاش کنیم و تمام بهانه‏ها را از دست ایرانیها بگیریم. همانطور که آشکار است، در طول جنگ، برخی از حکام عرب جانب ایران را گرفته و برخی دیگر از برادران عرب به کمک عراق شتافته‏اند و قسمتی دیگر در عرضه‏ی کمک مردد بودند. این تصمیم مسئولانه‏ی ما بهانه را از آن دسته‏ای که به بهانه‏ی اشغال زمینهای ایران توسط عراق، جانب ایران را گرفته‏اند، خواهد گرفت و کشورهای عربی را در برابر مسئولیتهایشان قرار خواهد داد. احساس مسئولیت ما در برابر جنبش عدم تعهد و میزبانی هفتمین اجلاس جنبش عدم تعهد در سپتامبر آینده، ایجاب می‏کند که هر گونه بهانه‏ای را به منظور توطئه علیه نهضت  عدم تعهد و تضعیف نقش عراق در این جنبش خنثی سازیم. ما معتقدیم که این تصمیم سهم بسزایی در گسترش همکاری سازنده‏ی با نیروهای خیرخواه ملت ایران که با جنگ تجاوزکارانه‏ی (امام) خمینی علیه عراق مخالفت کرده‏اند، خواهد داشت. کما اینکه راه را برای نیروهای خیرخواه طالب صلح و کشورهای دوست، جهت جانبداری از عراق علیه منبع تجاوز و توسعه‏طلبی هموارتر خواهد ساخت» . تبلیغات عراق پس از رد پیشنهاد آتش‏بس این رژیم از سوی ایران، اعلام کرد: «از مخالفت ایران با اقدامات مثبت عراق، تنها قدرتهای بزرگ سود می‏برند» . همچنین رادیو بغداد گفت: «حکام تهران از روی جهل و کوته‏بینی تصور کرده‏اند تصمیم و اقدام عراق در پایان دادن به جنگ نقطه ضعف عراق است، در حالی که این حکام بعد انسانی و فرهنگی این اقدامات را به فراموشی سپرده‏اند»  . همزمان با مطرح شدن نقشه امریکا و اسرائیل در تهاجم رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، شورای امنیت سازمان ملل متحد که یک سال و نیم جنایات و تجاوزات عراق را نادیده گرفته بود، وقتی احتمال ورود ایران به خاک عراق را بالا دید، برای حمایت سیاسی - روانی از صدام به تلاش افتاد و در تاریخ 22 / 4 / 61، قطعنامه‏ای را به تصویب رساند و طی آن خواستار برقراری آتش‏بس بین ایران و عراق، همراه با پایان یافتن تمام فعالیتهای نظامی طرفین شد. در این قطعنامه همچنین از طرفین خواسته شده بود نیروهای خود را تا مرزهای شناخته شده‏ی بین‏المللی عقب بکشند تا بلافاصله نیروهای ناظر سازمان ملل متحد جهت کنترل آتش‏بس به این منطقه اعزام شوند. شورای امنیت دوباره در طول عملیات رمضان هم چند بار دیگر تشکیل جلسه داد و از ایران و عراق خواست تا به جنگ خاتمه دهند. از سوی دیگر، امریکا، که با حذف نام عراق از مجموعه‏ی کشورهای حامی‏ تروریسم، آمادگی خود جهت از سرگیری روابط سیاسی با عراق را اعلام کرده بود، برای نمایش قدرت، از رژیمهای مرتجع منطقه خلیج فارس می‏خواهد «تا اجازه‏ی مانور نظامی امریکا در خلیج فارس را بدهند که این تقاضا مورد قبول کشورهای عرب منطقه قرار نمی‏گیرد»  هم عرض با تلاشهای شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت حفظ موقعیت سیاسی - روانی صدام و پیام امریکا به کشورهای منطقه مبنی بر عدم تمایل امریکا در شکست خوردن عراق در جنگ و تلاش این کشور در نمایش قدرت در خلیج فارس، سایر کشورهای غربی نیز ضمن موضع گیریهای خود، آشکارا به حمایت صدام برمی‏خیزند. رادیو فرانسه با شروع عملیات رمضان اعلام کرد: «سقوط صدام سبب سقوط شیخ نشینهای خلیج فارس خواهد شد» و وزیر خارجه‏ی فرانسه در ملاقاتی که با وزیر خارجه عراق داشت «ضمن تاکید بر اهمیت عراق برای ثبات منطقه، حمایت دولت فرانسه را از عراق اعلام کرد»  کلودشسون در مصاحبه با روزنامه‏ی کویتی الانباء، با اظهار مجدد حمایت فرانسه از عراق، اعلام کرد «برقراری موازنه در منطقه نیازمند یک عراق مستقل است»  . پس از حمله‏ی اسرائیل به جنوب لبنان و پس از موضع‏گیریهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، امریکا، فرانسه و... در جهت حمایت سیاسی - روانی از صدام «رهبران کشورهای عرب خلیج فارس که برای پایان دادن به جنگ خواستار کناره‏گیری صدام شده بودند، متقاعد شدند که از دست دادن یک رهبر پرانرژی عرب، به صلاح آنها نیست.»  ؛ از این رو، کشورهایی مانند عربستان، اردن و... به تکاپو افتادند و در تبلیغات خود از ایران به عنوان «رژیمی متجاوز که قصد دارد توجه جهانیان را از حمله به اسرائیل به لبنان منحرف سازد» یاد کردند. رسانه‏های خبری عراق و غرب در تلاش دیگری سعی می‏کنند با تبلیغ «انگیزه‏دار

منبع: کتاب نگاهی به هشت سال جنگ تبلیغاتی

X