شکستارتش عراق در خاک ایران به بارزترین وجه ممکن متجلی گشت و این سؤال برای
همگان مطرح شد که آیا ارتش شکست خوردهی عراق در خاک خود نیز شاهد شکست
نهایی خود (و یا شکست نهایی با سقوط روانی مردم و ارتش عراق) خواهد بود یا
خیر؟ پس از شکست خرمشهر، رسانه های خبری جهان از «احتمال تغییر رژیم بغداد»سخن گفتند و اعلام کردند «به نظر میرسد صدام احتمالا از قدرت کنارهگیری
کند، صدام پس از شکستهای پیاپی عراق، دیگر مانند گذشته از جبهه ها دیدن
نمیکند و در تلویزیون ظاهر نمیشود، و حتی تصمیم گرفته است شخصا موضع جدیدعراق را اعلام کند و مسئولیت شکست در جنگ را برعهده بگیرد» ، اما به دلیلاینکه شکست عراق، شکست اهداف غرب و شرق در متوقف کردن امواج انقلاب اسلامیبه شمار میآمد، غرب و شرق به شکلی یکپارچه به حمایت از عراق برخاستند و
امریکا و اسرائیل در ترفندی دقیق و حساب شده تلاش کردند با تهاجم اسرائیل
به جنوب لبنان، به تجزیه ی نیروهای ایرانی بپردازند تا در فرصتی که به دست
میآمد، با حمایتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی عراق و فرسایش
اقتصادی، نظامی و روانی هر چه بیشتر ایران، رژیم عراق را در برابر جمهوری
اسلامی حفظ کنند.
پیش از ورود ایران به خاک عراق، آسوشیتدپرس از نیکوزیا
دربارهی تفسیر سیاسی خبرگزاری جمهوری اسلامی در خصوص زمینههای حملهی
اسرائیل به جنوب لبنان میگوید: «پیشنهاد صلح عراق درست یک هفته بعد از
ملاقات کمال حسن علی، وزیر امور خارجه مصر با مناخیم بگین، نخست وزیر
اسرائیل، داه شده است.
مصر و اسرائیل، توافق کردند تا سیاستی را تنظیم کنندکه بر اساس آن به حمایت از رژیم عراق برخاسته و از توسعهی روزافزون
انقلاب اسلامی جلوگیری کنند» . پس از آنکه اسرائیل با هماهنگی کامل امریکاو با هدف فریب یا تجزیهی نیروهای ایران به جنوب لبنان حمله کرد و مناطقی
از لبنان را به اشغال خویش درآورد، رژیم عراق در یک حرکت تبلیغاتی حساب شدهاعلام داشت: «عراق در پاسخ به درخواست کمیته ی صلح اسلامی برای پایان دادنبه مخاصمات، به منظور رویارویی با تجاوزات دشمن صهیونیستی (اسرائیل)، به
دنبال تصمیم اجلاس مشترک شورای انقلاب و شورای فرماندهی ملی حزب حاکم بعث،
آمادگی خود را برای ایجاد یک آتشبس فوری در جبههی جنگ اعلام میدارد»
. عراق در این ترفند، ضمن اعلام پیشنهاد صلح به ایران گفت: «آماده است
نیروهایش را طی دو هفته از ایران فراخواند و آنها را به جبههی جنگ با
اسرائیل بفرستد».
در تاریخ 8 / 4 / 61، عراق در حالی که «تنها از نقاطی که
آسیبپذیری بیشتری داشت عقبنشینی کرده بود» ، در بیانیهای که از سوی
فرماندهی این کشور منتشر کرد به دروغ اعلام داشت که «نیروهای مسلح عراق خاکایران را به طور کامل ترک کرده و در مرز بین دو کشور مستقر شدهاند»
. بعلاوه عراق اعلام کرد «در صورتی که با خروج عراق از خاک ایران، تهدیدی
از جانب این کشور متوجه عراق باشد، با واکنش شدید عراق مواجه خواهد شد»
.
عقبنشینی عراق از خاک ایران که از سوی رسانه های خبری جهان «عقبنشینی
بدون آبروریزی» «یک ارتش شکست خورده» و «تلاش برای دستیابی به یک صلح
آبرومندانه» تلقی شده بود، از سوی رژیم عراق اینگونه تبیین میشد: «عراق
تلاشهای خود را با هیأتهای وساطت تا خاتمهی شرافتمندانه جنگ که از آغاز
طالب آن بود، دنبال خواهد کرد، این تصمیم مسئولانه در درجهی نخست مبتنی برتضمینهای ذیل است، 1. خنثی کردن بخش اعظم بهانههایی که رژیم مرموز تهران
برای ادامهی جنگ طرح میکند؛ 2. این پیشنهاد رژیم تهران را در برابر
آزمایش حساسی قرار داده، مقاصد حقیقی او را در برابر افکار عمومی جهان
برملا خواهد ساخت.
در این موقعیت حساس که دشمن صهیونیستی لبنان را اشغال کرده و مقاومت فلسطین را در معرض نابودی قرار داده است، بر ماست که هوشیارانه آمادهی مقابله با هر گونه احتمالاتی باشیم و از آنجا که ما در تجربهی عملی خود رابطهای مستحکم میان پافشاری ایران بر ادامهی جنگ و تجاوز صهیونیسم غاصب علیه لبنان و مقاومت فلسطینیها کشف کردهایم، بر ماستکه این توطئه را فاش کنیم و تمام بهانهها را از دست ایرانیها بگیریم. همانطور که آشکار است، در طول جنگ، برخی از حکام عرب جانب ایران را گرفته وبرخی دیگر از برادران عرب به کمک عراق شتافته اند و قسمتی دیگر در عرضهی کمک مردد بودند. این تصمیم مسئولانهی ما بهانه را از آن دستهای که به بهانهی اشغال زمینهای ایران توسط عراق، جانب ایران را گرفتهاند، خواهد گرفت و کشورهای عربی را در برابر مسئولیتهایشان قرار خواهد داد.
احساس
مسئولیت ما در برابر جنبش عدم تعهد و میزبانی هفتمین اجلاس جنبش عدم تعهد
در سپتامبر آینده، ایجاب میکند که هر گونه بهانهای را به منظور توطئه
علیه نهضت عدم تعهد و تضعیف نقش عراق در این جنبش خنثی سازیم. ما معتقدیم
که این تصمیم سهم بسزایی در گسترش همکاری سازندهی با نیروهای خیرخواه ملت
ایران که با جنگ تجاوزکارانهی (امام) خمینی علیه عراق مخالفت کردهاند،
خواهد داشت. کما اینکه راه را برای نیروهای خیرخواه طالب صلح و کشورهای
دوست، جهت جانبداری از عراق علیه منبع تجاوز و توسعهطلبی هموارتر خواهد
ساخت» . تبلیغات عراق پس از رد پیشنهاد آتشبس این رژیم از سوی ایران،
اعلام کرد: «از مخالفت ایران با اقدامات مثبت عراق، تنها قدرتهای بزرگ سود
میبرند» . همچنین رادیو بغداد گفت: «حکام تهران از روی جهل و کوتهبینی
تصور کردهاند تصمیم و اقدام عراق در پایان دادن به جنگ نقطه ضعف عراق است،در حالی که این حکام بعد انسانی و فرهنگی این اقدامات را به فراموشی
سپردهاند» . همزمان با مطرح شدن نقشه امریکا و اسرائیل در تهاجم رژیم
صهیونیستی به جنوب لبنان، شورای امنیت سازمان ملل متحد که یک سال و نیم
جنایات و تجاوزات عراق را نادیده گرفته بود، وقتی احتمال ورود ایران به خاکعراق را بالا دید، برای حمایت سیاسی - روانی از صدام به تلاش افتاد و در
تاریخ 22 / 4 / 61، قطعنامهای را به تصویب رساند و طی آن خواستار برقراری
آتشبس بین ایران و عراق، همراه با پایان یافتن تمام فعالیتهای نظامی طرفینشد. در این قطعنامه همچنین از طرفین خواسته شده بود نیروهای خود را تا
مرزهای شناخته شدهی بین المللی عقب بکشند تا بلافاصله نیروهای ناظر سازمانملل متحد جهت کنترل آتشبس به این منطقه اعزام شوند. شورای امنیت دوباره
در طول عملیات رمضان هم چند بار دیگر تشکیل جلسه داد و از ایران و عراق
خواست تا به جنگ خاتمه دهند.
از سوی دیگر، امریکا، که با حذف نام عراق از
مجموعهی کشورهای حامی تروریسم، آمادگی خود جهت از سرگیری روابط سیاسی با
عراق را اعلام کرده بود، برای نمایش قدرت، از رژیمهای مرتجع منطقه خلیج
فارس میخواهد «تا اجازهی مانور نظامی امریکا در خلیج فارس را بدهند که
این تقاضا مورد قبول کشورهای عرب منطقه قرار نمیگیرد» هم عرض با تلاشهای
شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت حفظ موقعیت سیاسی - روانی صدام و پیام
امریکا به کشورهای منطقه مبنی بر عدم تمایل امریکا در شکست خوردن عراق در
جنگ و تلاش این کشور در نمایش قدرت در خلیج فارس، سایر کشورهای غربی نیز
ضمن موضع گیریهای خود، آشکارا به حمایت صدام برمیخیزند. رادیو فرانسه با
شروع عملیات رمضان اعلام کرد: «سقوط صدام سبب سقوط شیخ نشینهای خلیج فارس
خواهد شد» و وزیر خارجهی فرانسه در ملاقاتی که با وزیر خارجه عراق داشت
«ضمن تاکید بر اهمیت عراق برای ثبات منطقه، حمایت دولت فرانسه را از عراق
اعلام کرد» کلودشسون در مصاحبه با روزنامهی کویتی الانباء، با اظهار مجددحمایت فرانسه از عراق، اعلام کرد «برقراری موازنه در منطقه نیازمند یک
عراق مستقل است».
پس از حملهی اسرائیل به جنوب لبنان و پس از موضع گیریهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، امریکا، فرانسه و... در جهت حمایت سیاسی - روانی از صدام «رهبران کشورهای عرب خلیج فارس که برای پایان دادن به جنگ خواستار کنارهگیری صدام شده بودند، متقاعد شدند که از دست دادن یک رهبر پرانرژی عرب، به صلاح آنها نیست.» ؛ از این رو، کشورهایی مانند عربستان، اردن و... به تکاپو افتادند و در تبلیغات خود از ایران به عنوان «رژیمی متجاوز که قصد دارد توجه جهانیان را از حمله به اسرائیل به لبنان منحرف سازد» یاد کردند. رسانه های خبری عراق و غرب در تلاش دیگری سعیمیکنند با تبلیغ «انگیزهدار
منبع: کتاب نگاهی به هشت سال جنگ تبلیغاتی
شکست ارتش عراق در خاک ایران به بارزترین وجه ممکن متجلی گشت و این سؤال برای همگان مطرح شد که آیا ارتش شکست خوردهی عراق در خاک خود نیز شاهد شکست نهایی خود (و یا شکست نهایی با سقوط روانی مردم و ارتش عراق) خواهد بود یا خیر؟ پس از شکست خرمشهر، رسانههای خبری جهان از «احتمال تغییر رژیم بغداد» سخن گفتند و اعلام کردند «به نظر میرسد صدام احتمالا از قدرت کنارهگیری کند، صدام پس از شکستهای پیاپی عراق، دیگر مانند گذشته از جبههها دیدن نمیکند و در تلویزیون ظاهر نمیشود، و حتی تصمیم گرفته است شخصا موضع جدید عراق را اعلام کند و مسئولیت شکست در جنگ را برعهده بگیرد» ، اما به دلیل اینکه شکست عراق، شکست اهداف غرب و شرق در متوقف کردن امواج انقلاب اسلامی به شمار میآمد، غرب و شرق به شکلی یکپارچه به حمایت از عراق برخاستند و امریکا و اسرائیل در ترفندی دقیق و حساب شده تلاش کردند با تهاجم اسرائیل به جنوب لبنان، به تجزیهی نیروهای ایرانی بپردازند تا در فرصتی که به دست میآمد، با حمایتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی عراق و فرسایش اقتصادی، نظامی و روانی هر چه بیشتر ایران، رژیم عراق را در برابر جمهوری اسلامی حفظ کنند. پیش از ورود ایران به خاک عراق، آسوشیتدپرس از نیکوزیا دربارهی تفسیر سیاسی خبرگزاری جمهوری اسلامی در خصوص زمینههای حملهی اسرائیل به جنوب لبنان میگوید: «پیشنهاد صلح عراق درست یک هفته بعد از ملاقات کمال حسن علی، وزیر امور خارجه مصر با مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل، داه شده است. مصر و اسرائیل، توافق کردند تا سیاستی را تنظیم کنند که بر اساس آن به حمایت از رژیم عراق برخاسته و از توسعهی روزافزون انقلاب اسلامی جلوگیری کنند» . پس از آنکه اسرائیل با هماهنگی کامل امریکا و با هدف فریب یا تجزیهی نیروهای ایران به جنوب لبنان حمله کرد و مناطقی از لبنان را به اشغال خویش درآورد، رژیم عراق در یک حرکت تبلیغاتی حساب شده اعلام داشت: «عراق در پاسخ به درخواست کمیتهی صلح اسلامی برای پایان دادن به مخاصمات، به منظور رویارویی با تجاوزات دشمن صهیونیستی (اسرائیل)، به دنبال تصمیم اجلاس مشترک شورای انقلاب و شورای فرماندهی ملی حزب حاکم بعث، آمادگی خود را برای ایجاد یک آتشبس فوری در جبههی جنگ اعلام میدارد» . عراق در این ترفند، ضمن اعلام پیشنهاد صلح به ایران گفت: «آماده است نیروهایش را طی دو هفته از ایران فراخواند و آنها را به جبههی جنگ با اسرائیل بفرستد». در تاریخ 8 / 4 / 61، عراق در حالی که «تنها از نقاطی که آسیبپذیری بیشتری داشت عقبنشینی کرده بود» ، در بیانیهای که از سوی فرماندهی این کشور منتشر کرد به دروغ اعلام داشت که «نیروهای مسلح عراق خاک ایران را به طور کامل ترک کرده و در مرز بین دو کشور مستقر شدهاند» . بعلاوه عراق اعلام کرد «در صورتی که با خروج عراق از خاک ایران، تهدیدی از جانب این کشور متوجه عراق باشد، با واکنش شدید عراق مواجه خواهد شد» . عقبنشینی عراق از خاک ایران که از سوی رسانههای خبری جهان «عقبنشینی بدون آبروریزی» «یک ارتش شکست خورده» و «تلاش برای دستیابی به یک صلح آبرومندانه» تلقی شده بود، از سوی رژیم عراق اینگونه تبیین میشد: «عراق تلاشهای خود را با هیأتهای وساطت تا خاتمهی شرافتمندانه جنگ که از آغاز طالب آن بود، دنبال خواهد کرد، این تصمیم مسئولانه در درجهی نخست مبتنی بر تضمینهای ذیل است، 1. خنثی کردن بخش اعظم بهانههایی که رژیم مرموز تهران برای ادامهی جنگ طرح میکند؛ 2. این پیشنهاد رژیم تهران را در برابر آزمایش حساسی قرار داده، مقاصد حقیقی او را در برابر افکار عمومی جهان برملا خواهد ساخت. در این موقعیت حساس که دشمن صهیونیستی لبنان را اشغال کرده و مقاومت فلسطین را در معرض نابودی قرار داده است، بر ماست که هوشیارانه آمادهی مقابله با هر گونه احتمالاتی باشیم و از آنجا که ما در تجربهی عملی خود رابطهای مستحکم میان پافشاری ایران بر ادامهی جنگ و تجاوز صهیونیسم غاصب علیه لبنان و مقاومت فلسطینیها کشف کردهایم، بر ماست که این توطئه را فاش کنیم و تمام بهانهها را از دست ایرانیها بگیریم. همانطور که آشکار است، در طول جنگ، برخی از حکام عرب جانب ایران را گرفته و برخی دیگر از برادران عرب به کمک عراق شتافتهاند و قسمتی دیگر در عرضهی کمک مردد بودند. این تصمیم مسئولانهی ما بهانه را از آن دستهای که به بهانهی اشغال زمینهای ایران توسط عراق، جانب ایران را گرفتهاند، خواهد گرفت و کشورهای عربی را در برابر مسئولیتهایشان قرار خواهد داد. احساس مسئولیت ما در برابر جنبش عدم تعهد و میزبانی هفتمین اجلاس جنبش عدم تعهد در سپتامبر آینده، ایجاب میکند که هر گونه بهانهای را به منظور توطئه علیه نهضت عدم تعهد و تضعیف نقش عراق در این جنبش خنثی سازیم. ما معتقدیم که این تصمیم سهم بسزایی در گسترش همکاری سازندهی با نیروهای خیرخواه ملت ایران که با جنگ تجاوزکارانهی (امام) خمینی علیه عراق مخالفت کردهاند، خواهد داشت. کما اینکه راه را برای نیروهای خیرخواه طالب صلح و کشورهای دوست، جهت جانبداری از عراق علیه منبع تجاوز و توسعهطلبی هموارتر خواهد ساخت» . تبلیغات عراق پس از رد پیشنهاد آتشبس این رژیم از سوی ایران، اعلام کرد: «از مخالفت ایران با اقدامات مثبت عراق، تنها قدرتهای بزرگ سود میبرند» . همچنین رادیو بغداد گفت: «حکام تهران از روی جهل و کوتهبینی تصور کردهاند تصمیم و اقدام عراق در پایان دادن به جنگ نقطه ضعف عراق است، در حالی که این حکام بعد انسانی و فرهنگی این اقدامات را به فراموشی سپردهاند» . همزمان با مطرح شدن نقشه امریکا و اسرائیل در تهاجم رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، شورای امنیت سازمان ملل متحد که یک سال و نیم جنایات و تجاوزات عراق را نادیده گرفته بود، وقتی احتمال ورود ایران به خاک عراق را بالا دید، برای حمایت سیاسی - روانی از صدام به تلاش افتاد و در تاریخ 22 / 4 / 61، قطعنامهای را به تصویب رساند و طی آن خواستار برقراری آتشبس بین ایران و عراق، همراه با پایان یافتن تمام فعالیتهای نظامی طرفین شد. در این قطعنامه همچنین از طرفین خواسته شده بود نیروهای خود را تا مرزهای شناخته شدهی بینالمللی عقب بکشند تا بلافاصله نیروهای ناظر سازمان ملل متحد جهت کنترل آتشبس به این منطقه اعزام شوند. شورای امنیت دوباره در طول عملیات رمضان هم چند بار دیگر تشکیل جلسه داد و از ایران و عراق خواست تا به جنگ خاتمه دهند. از سوی دیگر، امریکا، که با حذف نام عراق از مجموعهی کشورهای حامی تروریسم، آمادگی خود جهت از سرگیری روابط سیاسی با عراق را اعلام کرده بود، برای نمایش قدرت، از رژیمهای مرتجع منطقه خلیج فارس میخواهد «تا اجازهی مانور نظامی امریکا در خلیج فارس را بدهند که این تقاضا مورد قبول کشورهای عرب منطقه قرار نمیگیرد» هم عرض با تلاشهای شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت حفظ موقعیت سیاسی - روانی صدام و پیام امریکا به کشورهای منطقه مبنی بر عدم تمایل امریکا در شکست خوردن عراق در جنگ و تلاش این کشور در نمایش قدرت در خلیج فارس، سایر کشورهای غربی نیز ضمن موضع گیریهای خود، آشکارا به حمایت صدام برمیخیزند. رادیو فرانسه با شروع عملیات رمضان اعلام کرد: «سقوط صدام سبب سقوط شیخ نشینهای خلیج فارس خواهد شد» و وزیر خارجهی فرانسه در ملاقاتی که با وزیر خارجه عراق داشت «ضمن تاکید بر اهمیت عراق برای ثبات منطقه، حمایت دولت فرانسه را از عراق اعلام کرد» کلودشسون در مصاحبه با روزنامهی کویتی الانباء، با اظهار مجدد حمایت فرانسه از عراق، اعلام کرد «برقراری موازنه در منطقه نیازمند یک عراق مستقل است» . پس از حملهی اسرائیل به جنوب لبنان و پس از موضعگیریهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، امریکا، فرانسه و... در جهت حمایت سیاسی - روانی از صدام «رهبران کشورهای عرب خلیج فارس که برای پایان دادن به جنگ خواستار کنارهگیری صدام شده بودند، متقاعد شدند که از دست دادن یک رهبر پرانرژی عرب، به صلاح آنها نیست.» ؛ از این رو، کشورهایی مانند عربستان، اردن و... به تکاپو افتادند و در تبلیغات خود از ایران به عنوان «رژیمی متجاوز که قصد دارد توجه جهانیان را از حمله به اسرائیل به لبنان منحرف سازد» یاد کردند. رسانههای خبری عراق و غرب در تلاش دیگری سعی میکنند با تبلیغ «انگیزهدار
منبع: کتاب نگاهی به هشت سال جنگ تبلیغاتی