آن روز که خورشید روشناییاش را به تو هدیه داد
سرزمین هزار آوایمان
تولد دوبارهی خون و آتش را جشن گرفت
و از تمام روزنهها عطش میجوشید
ابرهای سیاه آمدند
و فرصت پرواز را
از تمام پرندهها گرفتند
آن روز تمام نوجوانی نخلها خمیده شد
آن روز
شهرمان شهید شد!
شاعران: ارژنگ، فاطمه - کلاله، گلستان
منبع: کتاب زخم سیب